فلاحت نیوز
سیاسی "  فرهنگی " اجتماعی

فلاحت نیوز : تبلیغات «سهم ۵۰ درصدی ایران از دریای خزر»، مبنای تاریخی و حقوقی ندارد و تبلیغات سیاسی (پروپاگاندا) است.

✅حکومت رضا شاه اندکی پس از انقلاب ۱۹۱۷ و صعود بلشویک‌ها در روسیه و گسترش آن به باکو در همسایگی ایران مستقر شد که مقارن با پایان جنگ «روس‌های سفید» (ژنرال‌های روسی مخالف حکومت بلشویکی) با نظام سیاسی جدید شوروی بود. این جنگ شالوده تخاصم شوروی با غرب است و در تاریخنگاری گاه «جنگ چرچیل» خوانده می‌شود. (چرچیل جوان تا سال ۱۹۲۱ وزیر جنگ بریتانیا بود.) برخی محققین معتقدند اگر این رویه خصمانه علیه شوروی جدید نبود مسیر تاریخ به شکل دیگر می‌توانست رقم خورد.  
در این فضا، رضا شاه می‌توانست سهم ایران از دریای خزر را با حکومت جدید شوروی تعیین کند ولی نکرد و این مسئله مهم و حیاتی برای ایران مبهم ماند. چرا؟
 
✅بر خلاف خلیج فارس دریای خزر هیچگاه تماماً متعلق به ایران نبوده است. ولی در زمان استالین این امکان هم برای رضا شاه و هم برای حکومتی که محمدرضا شاه جوان در رأس آن بود پس از شهریور ۱۳۲۰ (در زمان احیای ماجرای جنجالی نفت شمال پس از پایان جنگ دوم جهانی) وجود داشت که طی قراردادی سهم ایران را در دریای خزر بطور کاملاً مشخص تعیین کند، ولی نکردند. اگر آن زمان، بخصوص زمان رضا شاه، سهم ایران در دریای خزر تعیین می‌شد، اگر ۵۰ درصد سهم ایران نمی‌شد بالاخره می‌توانست ۳۰ درصد باشد. به این دلیل، پس از فروپاشی اتحاد شوروی و تبدیل دریای خزر به حوزه مالکیت ۵ کشور مجاور آن، سهم ایران به شدت کاهش یافت.  
مسئله مهم بعدی ماجرای جنجالی نفت شمال است که دو بار بحرانی شد. یک بار اواخر احمد شاه و جنگ نفتی در ایران و بار دیگر پس از شهریور ۱۳۲۰ و دولت محمد ساعد مراغه‌ای.
در ماجرای نفت شمال، برخورد ایران با شوروی، که به نفت ایران نیاز داشت، خصمانه بود در حالی که مخفیانه و حتی علنی در حال مذاکره با رویال داچ شل و استاندارد اویل بود برای اعطای امتیاز نفت شمال به این دو کمپانی.   
در مقابل، رضا شاه با اتخاذ سیاست ناسیونالیسم افراطی ایرانی سبب شد حاکمیت ایران بر خلیج فارس (که قلمرو نفوذ ایران بود) بکلی از دست برود و حاکمیت وهابیون بر جنوب خلیج فارس تأمین شود. به این معنا که حلقه واسطه حاکمیت ایران بر جنوب خلیج فارس عشایر عرب شیعی ایرانی بویژه بنی‌کعب بودند. بنی‌کعب همیشه خود را ایرانی می‌دانست و حتی زمانی که دولت قاجاریه به شدت مالیات مطالبه می‌کرد، و عثمانی‌ها پیشنهاد کردند مالیات چند ساله را ببخشند ولی تبعه عثمانی شوند، اعراب شیعی بنی‌کعب آن را نپذیرفتند.
عشایر عرب شیعی جزء مهمی از ایران بودند و سد استواری در مقابل تهاجم وهابیون به عتبات محسوب می شدند. ولی سیاست ناسیونالیسم افراطی رضا شاه، که متکی بر عامل پیوندهای تاریخی اقوام متنوع ایرانی یعنی ساکن فلات ایران و عامل مذهب تشیع نبود، و فقط بر قومیت «ایرانی» و زبان فارسی تأکید می‌کرد، این عنصر مهم در اقتدار منطقه‌ای ایران را از بین برد و اکنون کار به جایی رسیده که ما نه تنها در میان اعراب شیعی خوزستان بلکه در برخی مناطق سنی‌نشین نیز با گرایش‌های تجزیه‌طلبانه ضد ایرانی مواجه هستیم.
اگر ایران در دوران پهلوی به مثابه یک حکومت «ملی» روابطی مشابه هند دوران نهرو با شوروی داشت، سهم ما از دریای خزر در چند موقعیت استثنایی و عالی به سود ایران می‌توانست، تعیین شود و سهمی البته نه ۵۰ درصد ولی مثلاً ۳۰-۴۰ درصد برای ایران کسب کند. ولی حکومت رضا شاه و محمدرضا شاه پهلوی خط مقدم جبهه غرب در تحریکات و «جنگ سرد» علیه شوروی بود و بر مبنای همین سیاست منافع ملی ما را هم در دریای خزر و هم در خلیج فارس به باد دادند.
در سال‌های اولیه اقتدار رضا خان سردار سپه/ رضا شاه بعدی ماجرای نفت شمال اوج گرفت و به قتل ماژور ایمبری در ماجرای مرموز سقاخانه آشیخ هادی تهران انجامید و موجب ممانعت از انعقاد قرارداد با کمپانی آمریکایی سینکلر اویل شد. این توطئه را کمپانی‌های استاندارد اویل آمریکا و رویال داچ شل برای صعود و استقرار رضا شاه رقم زدند.
در سال پایانی جنگ دوم جهانی استالین برای بازسازی صنایع نابود شده شوروی در جنگ جهانی دوم به شدت به قرارداد نفت شمال ایران امید داشت. دولت ساعد مراغه‌ای، در همدستی با کانون‌های غربی بويژه کمپانی رویال داچ شل، رویه‌ای محیلانه در پیش گرفت که خشم استالین را برانگیخت و به ماجرای غائله سال‌های ۱۳۲۴- ۱۳۲۵ آذربایجان و کردستان انجامید و سرانجام با وعده انعقاد قرارداد نفت شمال با استالین از سوی قوام ‌السلطنه ارتش سرخ ایران را ترک کرد و غائله آذربایجان و کردستان پایان یافت ولی قرارداد نفت شمال با شوروی منعقد نشد.

[ دوشنبه بیست و دوم مرداد ۱۳۹۷ ] [ 18:41 ] [ رادمهر ]
درباره وبلاگ

هرگز دلهره ی این را نداشته ام که مرا چگونه می شناسند و از من چه می گویند، زیرا نه به خودم اهمیت می دهم که وسوسه ی آن را داشته باشم که مرا درست بشناسند و نه به بینش و فهم عموم اعتقادی دارم که مرا چگونه خواهند دید و خواهند یافت، و همیشه به سرنوشت مردم می اندیشم نه نظرشا ن

دکتر علی شریعتی


لینک های مفید
امکانات وب