فلاحت نیوز سیاسی " فرهنگی " اجتماعی
| ||
فلاحت نیوز " روزی خواهد رسید که دیگر "اوین" زندان نیست. موزه است و کافی شاپ برای گذران وقت و تفریح و عکاسی. دانشگاه ها رشته های جدید تحصیلی معرفی میکنند: کارشناسی تار، ارشد باله، دکترای رقصهای بومی و محلی. کاردانی نشاط و خنده. روزی در شبکه خبر، لبریز شدن آب رودخانه کارون و کرخه و زاینده رود را خواهیم دید. باران خواهد بارید و یادمان خواهد داد که زور عشق و زندگی بیشتر است. روزی خواهد رسید که کودکانمان در مدارس، فقط درس عشق و امید، محبت ، گفتگو و همزیستی محترمانه بیاموزند. روزی میرسد که مردم به جای دنبال کردن اخبار سیاست و قیمت دلار و گوشت و مرغ و نان و اتومبیل، اخبار سفرهای گروهی، کنسرتهای موسیقی، رویدادهای فرهنگی و هنری را دنبال کنند و دغدغه شان، جا نماندن از پرواز تفریحی در آسمان رامسر باشد. روزی خواهد رسید که جوان ایرانی، با سه یا چهارماه حقوق کار شرافتمندانه، خودروی روز دنیا را بخرد و رنگ آن را با رنگ موهای نامزدش ست کند. روزی خواهد رسید که هیچ سهمیه ای ....هیچ سهمیه ای وجود نداشته باشد. شایسته و باسواد مدیریت کند و نااهل و بیسواد تحت تعلیم و آموزش قرار گیرد. روزی خواهد رسید که مذهبی و غیرمذهبی فقط به آرزوهای خود بیندیشند و برای آینده خود در فضایی آزاد تصمیم بگیرند. به هم لبخند بزنند و از زیبایی زندگی خود بگویند. روزی میرسد که تلویزیون ملی کشور ، سلیقه های افراد را درنظر بگیرد و برای هر سلیقه ای محتوا تولید کند. روزی میرسد که به لطف خودروهای هیبریدی، تهران نفس میکشد. ابرها دوباره می آیند و زنگار میشویند و صبحدم آبی بیکران آسمان تا کنج اتاق بتابد. روزی میرسد که با سرمایه های بین المللی کویر لوت به بزرگترین تولید کننده برق خورشیدی خاورمیانه تبدیل شود. روزی می آید که دانشجوی ایرانی برای تحصیل به فرنگ نمیرود. چون درد غربت دردی لاعلاج است. در عوض، بهترین اساتید دنیا در هر رشته ای با افتخار برای تدریس به کشورمان می آیند و فرزندانمان را آموزش میدهند. روزی خواهد رسید که دنیای غرب برای سرمایه گذاری در بازار ایران به دست و پا بیفتد. فرودگاه بین المللی به قلب تپنده خاورمیانه تبدیل شود و ترانزیت شرق به غرب در دست ما قرار گیرد. روزی می آید که متخصصین ایرانی، تخصص خود را برای ایران و ایرانی و آبادی کشور مصرف کنند. زیرا آنها لیاقت بهترینها را دارند. باسوادها، با هر سلیقه اعتقادی زمام امور را در دست میگیرند و دزدها به پستوهای خانه شان فرار میکنند. روزی میرسد که بانوان کشورمان، بغض فروخفته خود را آواز کنند. آوازی به بلندای تاریخ. روزی خواهد رسید که خودروها برای عبور یک کودک از خط کشی عابر پیاده توقف کنند. روزی میرسد که صفهای خرید ارز به صفوف خرید بن کتاب و بلیت تئاتر و سینما و کنسرت و جنگ شادی تبدیل شود. روزی خواهد رسید که تنفر و عصبیت جای خود را به همدلی، احترام و آرامش دهد. روزی را میبینم که بی دغدغه، آرام و موقر، روی صندلی چوبی حیاط مادربزرگ، کتاب میخوانم و آرام آرام قهوه ام را مینوشم. روزی خواهد رسید که تنگ غروب، دوباره با صدای جاودانه شجریان و بنان اشک بریزم و سبک شوم. روزی میرسد که دیگر ترس از گم شدن فرزندانم در هیاهوی زندگی مفلسانه در غربت را نداشته باشم. روزی خواهد رسید که در فضای واقعی و مجازی، به هر جا که دلم بخواهد پرواز کنم. خرید کنم، بفروشم، بازی کنم، بنویسم، بخوانم، منتشر کنم. روزی را میخواهم که کتابخانه ام مملو از کتابهای قشنگ باشد. دفتری باشد که خاطراتم را بنویسم. اضطراب رهن و اجاره سر ماه را نداشته باشم و با شرف زندگی کنم. اینها آرزوهای محال نیستند! میشود آنها را دید. می توان آنها را ساخت. روزی خواهد رسید که ایران، ایران شود. 🥀🥀... [ جمعه بیست و سوم دی ۱۴۰۱ ] [ 0:18 ] [ رادمهر ]
فلاحت نیوز " گمان میکنم زیاد نیست در جهان پارهی خاکی که به اندازهی ایران حوادث به چشم دیده باشد: جنگ، شهربندان، قحطی، خشک سالی، هوس بازیِ شاهان و امیران، سالوسِ موبدان و زاهد نمایان، جشن و ماتم، عشق، ایثار، روزهای خوش و روزهای ناخوش، از بوی خوش گُلِ سرخ تا بوی خون.... 🔸بدین گونه ایران یک گورستان پهناور تاریخ است. چه تعداد انسان در طیّ این چند هزار سال بر این خاک زندگی کرده و رفتهاند، خدا میداند. هم اکنون ردّ پایشان هست؛ عشق ورزیدند و امیدوار بودند و رنج کشیدند و تلاش کردند و گذشتند. 🔸وقتی کارنامهی ایران را میگشاییم، مانند آن است که چند هزار سال زندگی کردهایم. باد که در درخت میپیچد، به صدایش گوش دهیم: این صدای #درختِ_تناورِ ایران است [ جمعه بیست و سوم دی ۱۴۰۱ ] [ 0:11 ] [ رادمهر ]
فلاحت نیوز " رویای امیرکبیر بودن، رویای سیاستمدار ایرانی در دهههای اخیر بوده است. بسیاری از سیاستمداران وسوسه امیرکبیر شدن را در ذهن داشتهاند؛ تا حدی که فردی مثل هاشمی رفسنجانی در این الگوی ذهنیاش کتابی در خصوص امیرکبیر نوشت. اما پرسش آن است چرا هیچکدام امیرکبیر نشدند؟ 🌏 شخصیتهای تاریخی مدام نیاز به بازخوانی دارند؛ چرا که در هر بازخوانی ویژگی یا برداشتی از آنها ارائه میشود که بیارتباط به وضعیت موجود برداشتکننده نیست. نمیتوان تاریخ را خواند و به پیوندهایش با وضعیت فعلی فکر نکرد؛ امیرکبیر نیز از حیث مستثنی نیست. 🌏 امیرکبیر تا سالها پس از صدارتش برای ایرانیان شناختهشده نبود؛ او در دوران پهلوی بود که به مرور شناخته شد. آشپز زادهای که ابتدا در نامههای قائم مقام فراهانی ناماش مشاهده میشود؛ وقتی از هوش و ذکاوتاش مینویسد، وقتی در طعنه به برادرش، از میرزاتقی (که هنوز نه امیر شده بود و نه کبیر) مثال میزند و وقتی در نامهای پیشبینی میکند که «صبح دولتاش» خواهد دمید و او قانونگذار خواهد شد! 🔺 ویژگیهای سه گانه 🌏 « فریدون آدمیت » در کتاب «امیرکبیر و ایران» به سه گانهای از ویژگیهای امیر اشاره دارد، که ترکیب این سه نقطه تمایز او از دیگر سیاستمداران ایرانی است. به زعم آدمیت، امیرکبیر برای نوسازی ایران سه نسخه تجویز میکند و این سه باید با هم حضور داشته باشند؛ و در مورد امیرکبیر این موارد وجود داشتند (متنها از فریدون آدمیت است) 1️⃣ نوآوری : « نوآوری در راه نشر فرهنگ و صنعت جدید » 2️⃣ ملیگرایی: « پاسداری هویت ملی و استقلال سیاسی ایران در مقابله با تعرض غربی » 3️⃣ اخلاقگرایی و بهبود حکمرانی: « اصلاحات سیاسی مملکتی و مبارزه با فساد اخلاق مدنی » 🌍 تقریبا در هر سیاستمدار ایرانی، یکی از پایههای این سه گانه مفقود بوده است. امیرکبیر یگانه سیاستمداری بود که توانست هر سه را با هم پیش ببرد. 🔺نمادهای سه گانه ♈️ امیرکبیر در مدت کوتاه صدارتش روزنامهای را پایهگذاری کرد که شماره ۴۹ آن خبررسان مرگ امیر بود! روزنامه وقایع اتفاقیه روزنامهای بود که نه تنها عموم مردم میخواندند؛ بلکه برای هر کارمند دولتی که درآمد بیش از ۲۰۰ تومان داشت، اشتراک آن اجباری بود. همانطور که افتتاحیه مدرسه دارالفنون تقریبا همزمان شد با مرگ او، هرچند نسل سیاستمداران و روشنفکران ایرانی را شکل داد، همانهایی که مشروطهخواهی ایران را ساختند! 🌏 هم مدرسه و هم روزنامه برآمده از همان سه ویژگی امیر کبیر بود : هر دو نوآوریهایی ویژه در ایران آن روز بودند؛ و به دلیل همین نوآور بودن مورد طعن و لعن محافظهکاران قرار داشت. 🌍 هر دو ابزارهای بهبود حکمرانی و ارتقاء اخلاق مدنی بودند. اصلیترین هدف مدرسه و روزنامه ارتقاء نظام حکمرانان و چارچوب فکری ایرانیان بود ؛ و البته هر دو ابزارهایی ملیگرایانه که نه تنها پیشنیاز استقلال (و به دور از شعارزدگی) بود؛ بلکه ابزار هویتسازی ملی نیز بود. هویتی که ابزارهای خود را نیاز داشت ؛ و البته هر دو همان بهانههایی بودند که برای قتل امیر به دست دشمنان محافظهکار، وابسته و فاسد کافی بود. 🔺نتیجه راهبردی 🔷️ اما ویژگیهای متعدد او باعث شده که کمتر دیده شود. اینکه سیاست را پله پله آموخت، اینکه چگونه جهان خارج از کشور بر ذهنش تاثیرات جدی گذاشت؛ و توسعه تبدیل به دغدغهاش شد. این که چطور مذاکرات بلند مدت کشور را برای چهار سال راهبری کرد، علیرغم همه کارشکنیهای داخلی و خارجی. این که چطور او در مدت تنها سه سال صدارت این همه تغییر را برای کشور رقم زد! 🔺هر سه ویژگی نوع خاصی از دشمنان امیر را شکل میداد 1️⃣ محافظهکاران و سنتگرایانی که با نوآوری مخالف بودند. 2️⃣ وابستگان به کشورهای قدرتمند آن زمان 3️⃣ گروههای فاسدی که نظام حکمرانی را ناکارآمد کرده بودند. 🟢 امیرکبیر هنوز میتواند نماد سیاستمدار ایرانی باشد؛ سیاستمداری که باید برخوردار از سه ویژگی نوآوری، ملیگرایی و اصلاحگر نظام حکمرانی باشد./صدای ایران [ جمعه بیست و سوم دی ۱۴۰۱ ] [ 0:9 ] [ رادمهر ]
فلاحت نیوز " « به فکر من نباشید، از جام جهانی لذت ببرید» و این آخرین پیام اسطوره برزیلی فوتبال دنیا بود که در هفته نخست جام جهانی ۲۰۲۲ دوباره در بیمارستان بستری شد و حالا فقط نام جاودانش مانده است؛ «ادسون آرانتس دو ناسیمنتو؛ پله» ♈️ همین حالا که مسی در فوتبال دنیا آقایی میکند و کلکسیون افتخاراتش را تازه تکمیل کرده، اما میداند که هیچگاه دستش برای دومین و سومین بار به عنوان بازیکن به جام نمیرسد؛ افتخاری که فقط نصیب پله شده؛ ۱۹۵۸، ۱۹۶۲ و ۱۹۷۰. پله که متولد ۲۳ اکتبر ۱۹۴۰ بود، جوانترین گلزن برزیل در فینال جام جهانی هم هست. ♈️ «پرولا نگرا » (مروارید سیاه) در سال ۲۰۰۰ از سوی فدراسیون بینالمللی تاریخ و آمار فوتبال به عنوان بازیکن برتر جهان انتخاب شد و همچنین یکی از دو برندهٔ مشترک بازیکن قرن فیفا بود. مجله فرانس فوتبال در سال ۱۹۹۹ در رایگیری از برندگان توپ طلا تا آن سال پله را با ۱۷ رای به عنوان برترین بازیکن قرن ۲۰ فوتبال انتخاب کرد. پله از طرف کمیته بین الملی المپیک برترین ورزشکار قرن ۲۰ هم شناخته شده است. پله ۱۲۷۹ گل در ۱۳۶۳ بازی زد. [ پنجشنبه هشتم دی ۱۴۰۱ ] [ 23:52 ] [ رادمهر ]
فلاحت نیوز " سوت پایان زندگی سلطان در ۸۲ سالگی 🔷️ پله اسطوره فوتبال برزیل در ۸۲ سالگی سرانجام پس از سالها دست و پنجه نرم کردن با سرطان دار فانی را وداع گفت. 🔷 پس از چند سال دست و پنجه نرم کردن با بیماری سرطان روده بزرگ، پله اسطوره فوتبال برزیل در ۸۲ سالگی درگذشت. 🔷پله ، بازیکن اسطورهای فوتبال برزیل و جهان روز پنجشنبه ۲۹ دسامبر در ۸۲ سالگی درگذشت. کلی ناسیمنتو، یکی از دختران پله در صفحه اینستاگرام خود از بیمارستان آلبرت-انیشتین در سائوپائولو ، جایی که پدرش از یک ماه پیش در آن بستری شد، نوشت : « ما تا بی نهایت دوستت داریم ، در آرامش باش » ⬅️ پله با مجموع ۱۲۷۹ گل زده در ۱۳۶۳ بازی بین سالهای فعالیتش از ۱۹۵۶ تا ۱۹۷۷ رکورددار گینس در بیشترین گل زده در طول زندگی حرفهای است. ♈️ شاید مادر و پدر ادسون آرانتس دو ناسیمنتو در هنگام تولد وی در ۲۳ اکتبر ۱۹۴۰ حتی خواب فوتبالیست شدن پسرشان را هم نمیدیدند. آنها به یاد توماس ادیسون، مخترع آمریکایی نام پسرشان را با حذف یک « ی » ادسون گذاشتند. ⬅️ ادسون در دوران مدرسه به «پله» ملقب شد. پله در واقع تلفظ اشتباه او از لقب دروازهبان مورد علاقهاش ، واساکو دا گاما ملقب به « بیله » بود. اگرچه معنای نام او به زبان عبری « معجزه » است که چندان از واقعیت او دور نیست اما در زندگینامهاش نوشته که هیچ معنایی برای لقب « پله » نمیداند و البته این لغت در زبان پرتغالی هم بیمعنی است. ♈️ پله در ۱۵ سالگی فوتبال حرفهای را در باشگاه سانتوس آغاز کرد و در ۱۶ سالگی به تیم ملی برزیل راه یافت. او تنها بازیکن در جهان است که در طول فعالیت حرفهای خود ۳ بار جام جهانی را فتح کرده است. ♈️ پله نخستین بازی ملی خود را در ۷ ژوئیه ۱۹۵۷ در ماراکانا مقابل آرژانتین انجام داد. او در این بازی که با نتیجه ۲ بر ۱ به شکست برزیل انجامید ، نخستین گل ملی خود را به ثمر رساند و جوانترین گلزن کشورش شد. 👈 پله اگرچه از همان ابتدا و با درخشش در جام جهانی ۱۹۵۸ درخواستهای بسیاری از باشگاههای ثروتمند اروپایی همچون رئال مادرید ، یوونتوس و منچستر یونایتد داشت و حتی تا پای قرارداد هم با اینترمیلان پیش رفت اما تا اواخر دوران حرفهای خود یعنی سال ۱۹۷۴ در باشگاه سانتوس ماند. وی در سال ۱۹۶۱ از طرف دولت برزیل به عنوان گنجینه ملی رسمی این کشور شناخته شد تا بهگونهای از انتقال او به باشگاههای خارجی جلوگیری شود. 🔷 وی در سال ۱۹۷۵ پس از ۱۹ فصل در سانتوس از این باشگاه بازنشسته شد و فصل ۱۹۷۵ به باشگاه نیویورک کوسموس آمریکا پیوست. او در اول اکتبر ۱۹۷۷ در بازی بین تیمهای کوسموس و سانتوس به فعالیت حرفهای خود پایان داد. پله در نیمه اول این بازی برای کوسموس و در نیمه دوم برای سانتوس بازی کرد. [ پنجشنبه هشتم دی ۱۴۰۱ ] [ 23:25 ] [ رادمهر ]
|
||