‍ فلاحت نیوز : این روزها فقر و فلاکت و بیکاری در جامعه ما بیداد می کند و فضا روز به روز بیمارتر از گذشته می شود متاسفاته این عامل باعث شده که افسردگی و رنجوری افزون تر شود. آمارهای اعلامی از سوی مرکز آمار ایران در حالی که نرخ تورم سالانه کشور در نخستین ماه سال ۴۷.۶ درصد بود و این نرخ در دومین ماه سال به ۴۹.۱ درصد رسیده بود، شاهد کاهش نزدیک به یک درصدی این شاخص در مرداد نسبت به فروردین ماه هستیم./ایسنا

مردم این‌روزها در حالی با مشکل گرانی دست و پنجه نرم کرده و کمرشان زیر بار فشار اقتصادی خم شده که علی‌رغم وعده‌های مسئولان دولت قفل معیشت آنان همچنان بسته است.

افزایش چند درصدی قیمتهای اقلام مصرفی در این اوضاع اقتصادی نامناسب در حالی توسط دولتمردان تصمیم‌گیری و سبب نارضایتی مردم شده که از سوی دیگر نیز زنگ خطر کمبود برخی از اقلام اساسی به صدا درآمده است.

گرانی ، تورم ، سوءمدیریت و نبود نظارت بر بازار نگرانی‌های زیادی میان مردم به وجود آورده است و مردم نیاز اساسی و مبرم به روغن، مرغ و برنج و.... دارند اما توان خرید بسیار کم شده است ونکته ای قابل تامل تر اینکه مردم روزانه در صف های طولانی برای اقلام مورد نیاز خود اقدام می کنند.

عوامل اقتصادی و معیشتی نقش تعیین کننده ای بر اختلالات روحی و روانی افراد دارد.آمارهای مرتبط با رشد طلاق، رشد خشونت ، رشد جرائم و رشد نزاع ها همگی نشان می دهد آستانه تحمل افراد بدلیل مشغله ها و مشکلات تامین نیازهای معیشتی به شدت پایین آمده است.

فقر باعث بی انگیزگی، یاس، حتی پرخاشگری خواهد شد ، نکته اینجاست فقر در جامعه ما به سطح انتظارات و مدیریت ضعیف فشار مالی هم برمی گردد.

روان شناسان نیاز آدم ها به ۵ دسته تقسیم می کنند؛ تنوع ، قدرت ، آزادی ، ارتباط و نیازهای اساسی یا بنیادین. اگر نیازهای اساسی تامین نشوند خلا شکل می گیرد. این خلاء در افراد به دو شکل تخلیه کردن خود با پرخاشگری و خشم و بصورت سرکوب کردن خود و یا افسردگی درمی آید.

بنابراین توان مالی برای داشتن موارد مورد نیاز هم یک نیاز بنیادین است. درنتیجه «نداشتن» باعث از میان رفتن انگیزه خواهد شد و فقر افراد را به کم تحملی خواهند رساند. جامعه ای که در آن نداری و فقر هست.

درنتیجه این اتفاقات تحمل افراد نسبت به اینکه می توانند پس از درد کشیدن به شادی برسند کاهش یافته است.استمرار فشار از طرفی منجر به پرخاشگری و از سویی باعث ایجاد افسردگی می شود. درنتیجه جامعه بادو قطبی شدن مواجه است آدم های افسرده و ناامید از جامعه و آدم های پرخاشگر و عصبی در برابر فقر و فشار مالی واکنش بیشتری نشان می دهند.

با پایین آمدن آستانه تحمل نه تنها در فقر و مسائل مالی که در عشق؛ تربیت، ازدواج ، طلاق و غیره کاهش پیدا کرده است. در گذشته انتظار افراد از یک زندگی خوب با امروز فرق داشت؛ حالا به دلیل مدرن شدن زندگی و خدمات به وجود آمده ، سطح انتظار آنان نمی تواند مانند مردمان امروزی باشد. افراد خودشان را با استانداردهای جهانی مقایسه می کنند فقر بنا بر حدیث مشهور «از هر در که وارد شود ایمان از در دیگر خارج می شود. بنابراین فقر در نهایت یک محدودیت و دلیلی برای یاس و نا امیدی است.

فشارهای اقتصادی کمر شکن این روزها " که توان خرید مردم کم شده و خیلی اقلام مانند گوشت و برنج و.... از سفره خود حذف کرده اند و به نوستالژی ها و یادها پیوسته است که امید می رود روزی شاهد گشایش مشکلات مردم باشیم و امید به زندگی بازگردد.

متاسفانه حقیقتی تلخ از حال روز مردم که خیلی آرزوها حتی از ابتدایی ترین امکانات باید تو خاطرات از آن یاد کرد.