فلاحت نیوز
سیاسی "  فرهنگی " اجتماعی

فلاحت نیوز " بهزاد محمدزاده هکر ۱۹ساله ایرانی و ساکن کرج است که بنا به گزارش دادگستری آمریکا ۵۱ وب سایت آمریکایی و به گزارش اف بی آی حدود هزار و ۱۰۰ سایت در دنیا را هک کرده است.

محمدزاده این ادعا را نه تنها رد نکرده بلکه در اینستاگرام خود تصاویری از وب سایت‌های هک شده کشورهای دیگری مانند وب سایت‌های مراکزدولتی یا خصوصی لبنان، پاکستان، مکزیک و هنگ کنگ را هم منتشر کرده است.

تحقیق‌های پلیس فدرال آمریکا نشان می‌دهد او کارش را از ۱۷سالگی، یعنی سال ۲۰۱۸ شروع کرده است.

اطلاعات آخرین سایت خارجی هک شده توسط او نشان می‌دهد که او، هجدهم شهریور سایت بیمارستان رفیق حریری را هک کرده است. علاوه بر این چند سایت لبنانی دیگر هم در همان روز از سوی او هک شده است/ هفت صبح

[ شنبه بیست و نهم شهریور ۱۳۹۹ ] [ 18:24 ] [ رادمهر ]

فلاحت نیوز " از دیشب خیلی سخت، به صبحی خشمگین و غمگین رسیده‌ام. موج سوم کرونا، چنان سهمگین آغاز شده که می‌ترسم به سونامی بدل شود. بی‌تدبیری توامان مسئولین و مردم باعث همنشینی با احتمال فاجعه شده است.

مطابق پیش‌بینی‌، سفرهای تعطیلات و تجمعات محرم و بازگشایی مدارس، در یک هم‌افزایی تلخ به چنین نتیجه‌ای منجر شدند.

دیشب از در و دیوار بیمارستان، کرونا می‌بارید. اورژانس تنفسی شبیه مجالس ترحیم مشاهیر شده بود؛ و با فواصل کوتاهی، پر و خالی می‌شد. خیلی زود تمام‌ تخت‌ها اشغال شدند و از ساعت دو بامداد، دیگر ظرفیت پذیرش نداشتیم. بیماران بدحال زیاد شده‌اند و کرونا با اشکال متنوعی، شهرمان را شخم می‌زند. مسئول آزمایشگاه گفت موارد مثبت به شدت زیاد شده است و در طول شش ماه گذشته سابقه نداشته. دکتر طبرسی از احتمال مخوف روزی ششصد کشته سخن گفته است. کادر درمان بریده‌اند. نیروی مقتدری برای مهار کرونا وجود ندارد. عنوان «با اجرای پروتکل‌» به پاشنه‌ی آشیلی بدل شده که بیشتر شبیه مجوز معکوس است.

پست‌فطرت‌هایی که کرونا را کم اهمیت جلوه داده‌اند، همچنان آزادند و بدون محدودیت و محاکمه، به یاوه‌گویی ادامه می‌دهند. مردم دچار واکنش انکار شده‌اند و حاضر به پذیرش احتمال کرونا نیستند و علائم خود را قاطعانه، سرماخوردگی و حساسیت و سینوزیت می‌پندارند. مثل بیمار دیشبی که با ایست قلبی تنفسی و لوله‌گذاری‌شده به بیمارستان آورده شد، با سی‌تی‌ ریه‌ایی که شبیه شیون بود، درست دو روز پس از یک سرماخوردگی ساده. این در حالی ست که ادارات، در حال لغو همین مراعات نیم‌بند هستند.

مذهبیون افراطی که دین را در مقابل عقلانیت قرار داده‌اند، حرف از تجمعات خودجوش اربعین می‌زنند. سفرها همچنان برقرار است. مدارس پرشماری حاضر به آموزش مجازی نیستند و بچه‌ها را مجبور به حضور کرده‌اند. مغازه‌ها و پاساژها بدون هیچ نظارتی، تره هم برای پروتکل‌ها خرد نمی‌کنند. شهر شبیه کابوسی شده که میلیون‌ها آدم‌ را در دشتی مین‌گذاری شده رها کرده‌اند؛ و هر کسی می‌تواند قربانی بعدی باشد.

[ شنبه بیست و نهم شهریور ۱۳۹۹ ] [ 18:18 ] [ رادمهر ]

فلاحت نیوز " رقابتهای نفس گیر انتخاباتی مجلس دکتر مجتبی بخشی‌پور از حوزه انتخابیه اسلام آبادغرب و دالاهو، بعنوان منتخب مردم در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، انتخاب شد

و در کرمانشاه آقای ابراهیم عزیزی نماینده مردم کرمانشاه که رقیب سلمان محمدی بود  با اختلافی کم به مجلس رفت

 

[ یکشنبه بیست و سوم شهریور ۱۳۹۹ ] [ 2:2 ] [ رادمهر ]

فلاحت نیوز " دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی راس ساعت ۸ صبح امروز، جمعه ۲۱ شهریور آغاز شده است و بنابر اعلام ستاد انتخابات نهایتا تا ساعت ۱۸ عصر امروز ادامه خواهد یافت و این زمان نیز تمدید نخواهد شد.

در کرمانشاه رقابت تنگاتنگی بین «ابراهیم عزیزی» و «سلمان محمدی» برقرار بود و هیجان این حوزه انتخابیه هنوز نیز فروکش نکرده است. سلمان محمدی به نمایندگی از فرهنگیان و بدون تابلوی خاصی وارد انتخابات شد و در دور اول اگر حمایت چند جریان سیاسی قدرتمند استان با او همراه می شد می‌توانست وارد مجلس شود. از سوی دیگر ابراهیم عزیزی با رزومه سنگین اجرایی و مدیریتی و به نمایندگی از نیروهای اصولگرا وارد عرصه انتخابات شده است

در دور اول سلمان محمدی، ۴۰ هزار و ۱۵۷ رأی و ابراهیم عزیزی، ۳۹ هزار و ۴۹۵ رأی را به دست آوردند تا با اختلاف تنها ۶۰۰ رای دور دوم انتخابات در حوزه کرمانشاه بسیار جذاب باشد.

وضع در اسلام آباد غرب نیز دست کمی از کرمانشاه ندارد و رقابت بین «مجتبی بخشی پور» و «نادر نادری» پر حرارت‌تر از گذشته ادامه داشت. این دو روزهای پرکاری را پشت سر گذاشتند و روستا به روستا برای جذب آرای مردم تلاش کردند.

نادری بیشتر چهره‌ای سیاسی و فرهنگی است و بخشی پور یکی از چهره‌های عمرانی کشور است ؛ در دور اول مجتبی بخشی پور، ۱۴ هزار ۳۴۹ رای و نادر نادری ۱۳ هزار و ۱۲۷ رای را به دست آوردند. /فارس

[ یکشنبه بیست و سوم شهریور ۱۳۹۹ ] [ 1:59 ] [ رادمهر ]

 فلاحت نیوز " آتش‌سوزی جنگلهای زاگرس پدیده‌ای معمول و ظالمانه شده است که متاسفانه هر ساله با آن مواجه هستیم اما دریغ از کوچکترین برنامه ریزی و آمادگی برای مدیریت بحران در چنین هنگامه ای!

عمق فاجعه در آتش سوزی جنگل‌های زاگرس آنجاست که هر درخت بلوط بعد از ۴۰ سال ثمر میدهد یعنی اگر یک دانه بلوط بکاریم بعد از ۵ سال ، ۷۰ سانتی متر بیشتر رشد نخواهد کرد!

سال ۹۴ ارزش هر درخت بلوط ۱۶۹ میلیون تومان برآورد شده، و حتی در بعضی کشورها تا ۲۰۰ هزار دلار ارزش گذاری شده یعنی برابر با دیه ۵ انسان! حال ببینید هر ساله چه سرمایه‌ای در آتش زاگرس در حال سوختن است ! ▪️ با توجه به اینکه اقلیم این منطقه به‌طور کلی اقلیمی داغ و خشک است و همین اقلیم در طول سال زیست و بنیان آن را در معرض خطر بسیار زیاد آتش‌سوزی قرار می‌دهد که این خطر در ماه‌های داغتر تابستان و بهار چند برابر می‌شود که در چنین شرایطی مدیریت بحران زده ، کاهل و بی تعهد و متاسفانه بدون امکانات منطقه ، هزاران متر مربع جنگل و اکولوژی را هر ساله می‌سوزاند و نابود می کند!

آتش‌سوزی جنگل می‌تواند آسیب گسترده‌ای به زندگی و دارایی‌های بشر و گونه های نادر اکولوژیکی وارد نماید که در چنین شرایطی ضرورت دارد راهبردهایی برای جلوگیری، تشخیص و خاموش کردن آتش در طی سالیان متمادی تجربه آتش سوزی های وسیع در منطقه اتخاذ گردد. ▪️نبود هواپیما و بالگرد آب پاش، گستردگی آتش در این بخش از زاگرس را دوصد چندان نموده است و متاسفانه به کرات در خبرها شنیده ایم که جنبش های خودجوش فعالین محیط زیست و مدنی آن هم در شرایط غیر استراتژیک و بدون فراهم بودن حداقل امکانات و مشخصاً می توان گفت که تنها با استعانت از غیرت و روح بلند انسانی و با دستانی خالی به جنگ با آتش و مهار آتش سوزی پرداخته اند که فجایع انسانی که منجر به تروماهای شدید سوختگی و گاهاً حتی با کمال تأسف مرگ آنها را رقم زده شاهد بوده ایم !

بعنوان نگارنده این نوشتار مدعی هستم که مستند به اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و مستندبه قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست( مصوبه 28/ 3 / 1353 و اصلاحیه 24/ 8 / 1371 ) حفاظت‌ و بهبود و بهسازی‌ محیط ‌زیست‌ و پیشگیری‌ و ممانعت‌ از هر نوع‌آلودگی‌ و هر اقدام‌ مخربی‌ که‌ موجب‌ برهم‌ خوردن‌ تعادل‌ و تناسب‌ محیط ‌زیست‌ می‌شود، همچنین‌ کلیه‌ امور مربوط‌ به‌ جنگلها و جانوران‌ وحشی‌ و صیانت از اکولوژی از وظائف‌ سازمان‌ حفاظت‌ محیط‌زیست‌ است‌ حتی اگر بخواهیم با اغماض قضییه را آنالیز کنیم و نقش سایر ارگانها را برای مدیریت و مهار چنین بحرانهایی نادیده بگیریم نفیاً و اثباتاً سازمان منابع طبیعی و محیط زیست متصدیان اصلی مهار چنین بحرانهایی هستند که چون کبک سر خود را در برف فرو برده و در اینگونه موارد در منفعل ترین و خنثی ترین حالت ممکن سپری می کنند در پایان ضمن اینکه از دیدگاه نگارنده نقد جدی و اساسی به رویکرد سازمان های مذکور وارد است که مطالبه عمومی را می طلبد جا دارد که صمیمانه از زحمات شهروندان غیور و دغدغه مند دیارم که در حرکتی جهادی با دستانی خالی اما قلبی مالامال از انسانیت و شرافت از ادامه یافتن این فاجعه اکوسیستمی ممانعت نمودند صمیمانه و‌خاضعانه تقدیر نموده و مراتب احترام را خدمت ایشان رسانیده و از اینکه غالب بودن تبعیضات جنسیتی و فقر فرهنگی جغرافیای منطقه حصاری را برای بنده ایجاد کرده که اگر چه بعنوان بانویی که تصور ناله سوختن پرندگان و تنه تنومند درختان آلام روحی را برایم بهمراه داشت اما نتوانستم در مقابله با هجوم آتش همپای پدران و برادرانم در سنگر صیانت از خاک زادگاهم برآیم مراتب تأسف و عذرخواهی خود را به عرض رسانیده و بگویم دفاع از آب و‌خاک تنها محدود به حضور در جبهه و دشمن فرضی نیست چون اینبار شعله های آتش ناجوانمردانه به آب و خاک ما تاخت و تاز نمود اما مغلوب ایثار و جان برکفی جوانان دیارمان گردید.

[ پنجشنبه سیزدهم شهریور ۱۳۹۹ ] [ 1:39 ] [ رادمهر ]

فلاحت نیوز " روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: رسانه ملی هشدارهای شهید مطهری درباره تحریفات عاشورا و بی‌محتوا شدن مداحی‌ها و منبرها را پخش نمی‌کند. اگر پخش کند، نزد افکار عمومی زیر سؤال می‌رود که با توجه به این هشدارها چرا رسانه ملی هرچه در این قبیل محافل مطرح می‌شود را پخش می‌کند؟ در آنصورت، چاره‌ای غیر از این ندارد که مداحی‌های بی‌محتوا را پخش نکند.

متأسفانه در بسیاری از محافل عزاداری وقت گرانبهای مردم که با اخلاص و عشق به شهدای کربلا حضور پیدا می‌کنند، بدون آنکه چیزی از فلسفه نهضت عاشورا نصیبشان شود تلف می‌گردد و ادامه این وضعیت، ظلم بزرگی به این مردم بااخلاص است و رسانه ملی هم با این ظلم همراهی می‌کند.

[ شنبه هشتم شهریور ۱۳۹۹ ] [ 22:53 ] [ رادمهر ]

فلاحت نیوز " با اعلام وزارت آموزش و پرورش مدارس از ۱۵ شهریور بازگشایی خواهد و آغاز سال تحصیلی رسما شروع می شود. حقیقتا باید به مسئولان ستاد ملی کرونا و وزارت آموزش و پرورش دست مریزاد گفت و به تک تک اعضا لوح تقدیر و یا بهتر بگویم مدال افتخار به خاطر چنین تصمیمی اهداء نمود.

بعنوان پدر یکی از میلیون ها دانش آموز این کشور چند سوال از تصمیم گیرندگان این فاجعه ی عظیم و مصیبت عظما دارم. چنانچه متولیان در سطح کشور و یا استان و شهرستان پاسخگوی حقیر که قطعا دغدغه ی تمامی پدران این کشور است، باشند کمال امتنان را دارم.

۱. همه ی شما مسئولین بزرگوار بارها اعلام کرده و هشدار داده اید که اوج این بیماری در پاییز و در ادامه زمستان خواهد بود پس " شما، ما و فرزندانمان را به مسلخ مرگ خواهید برد. " حضور دانش آموز در مدرسه چه ۶ روز هفته و یا ۲ روز هفته هیچ تفاوتی ندارد و به همان میزان و شدت فرزندان مردم دچار ویروس مهلک کرونا خواهند شد و به دنبال آن کل خانواده ها.

۲. وقتی برای برگزاری چند ساعت آزمون کنکور در کشور که تمامی شرکت کنندگان انسان‌های عاقل و بالغ بوده و تحت شدیدترین تدابیر بهداشتی و به اصطلاح خودتان" پروتکل " برگزار نمودید چطور و چگونه می‌خواهید چند میلیون دانش آموز معصوم مقاطع تحصیلی را مجاب و ملزم به رعایت پروتکل و استفاده از دستکش و ماسک برای ساعت‌های متمادی حضور در مدرسه نمایید؟

۳. مدارس الحمدولله چند سالی است که واریز مبلغ سرانه‌ ی آن یا پرداخت نمی شود و یا اگر پرداخت شود تنها کفاف تهیه‌ی مایع دستشویی آن نیست. چگونه و با چه هزینه و اعتبار ی می‌توان برای حضور چند روز دانش آموز محیط مدرسه، کلاس‌ها و آبخوری و سرویس بهداشتی و... ضد عفونی نماید. با کدام پول و اعتبار؟ اگر نبود مشارکت اولیاء محترم سال‌ها قبل می‌بایست درب مدارس را قفل کرده و خیال همه را راحت می‌کردید. در شرایط فعلی و با توجه به تورم و گرانی موجود در کشور دیگر مردم حتی توان تهیه‌ی مایحتاج اولیه‌ی زندگی خود ندارند، چه برسد که بخواهند کمکی به مدارس نمایند تا مواد لازم ضدعفونی کننده را تهیه نمایند

 ۴. همه ی ما اطلاع داریم و وزارت بهداشت و درمان هم بارها بیان نموده است که نظام بهداشت و درمان کشور بیش از این توان "انسانی و تجهیزاتی" برای مبارزه با این معضل (ویروس کرونا ) ندارد، چنانچه تعداد بیماران در هر شهر کشور دو برابر شود قطعا مراکز درمانی و بیمارستان‌های کشور جوابگو نبوده و اکثرا بیماران خواهند مرد! پس بنشیند و همفکری کرده و برای تصحیح این تصمیم عجولانه ی خود عاقلانه تر و تدبیر بهتر نسبت به آغاز سال تحصیلی تصمیم گیری نمائید.

۵. کشور ما بواسطه ی شرایط خاص اوایل انقلاب، اواخر فروردین‌۵۹ قریب به ۲ سال دانشگاه‌ها را تعطیل و به اصطلاح " انقلاب فرهنگی " در دانشگاه اقدام نمود. ما به عنوان پدر حاضر هستیم بخاطر حفظ جان خود و فرزندانمان برای یک سال و یا بیشتر و تا رفع این بلای عظیم چنانچه نیاز باشد از فرستادن آنها به مدرسه خودداری نمائیم چون آنها جگر گوشه و پاره ی تن ما هستند و جسارتا آنها را از سر راه نیافتیم که با دستان خود آنها را به قربانگاه مرگ بفرستیم

سخن پایانی. بزرگواران ستاد ملی کرونا و متولیان امر آموزش و پرورش چنانچه نظر و نیت شما مرگ دسته جمعی ما و فرزندانمان می‌باشد خواهشا راه و روش راحت‌تری برای" مردن " ما بکار گیرید چرا که در این چند ماه شیوع این بیماری مهلک هر کدام از ما دیده ایم و یا شنیده ایم که مبتلایان به این ویروس مرگبار چگونه زجر و عذاب می‌کشند تا جان دهند و خانواده های داغدار آنها نتوانند کاری برای نجات آنها انجام دهند.

"ما را به خیر شما هیچ امید نیست، شر مرسانید"

[ شنبه هشتم شهریور ۱۳۹۹ ] [ 22:6 ] [ رادمهر ]

فلاحت نیوز "  مقاله عباس عبدی که در آن پیشنهاد کرده بود پست ریاست جمهوری حذف و به جای آن نخست‌وزیری احیا شود، و دنبال آن پاسخ حجاریان به مقاله او ولوله عجیبی در جریان راست به راه انداخته است. از کیهان تا رسانه پورمحمدی و قالیباف به آن واکنش تندی نشان دادند. واهمه آنها از چیست؟ چرا این مقاله‌ها تا این اندازه این جریان را بهم ریخته است؟

عبدی در مقاله خود به شکاف اساسی در درون ساختار سیاسی ایران اشاره و پیشنهاد کرده بود که برای رفع مشکل موجود که روسای جمهوری را در سالهای پایانی «نه می‌توانند قورت دهند نه بالا بیاورند» پست نخست‌وزیری احیا شود. زمزمه تغییر ساختار از سال 90 در سخنرانی رهبری در کرمانشاه کلید خورد. اما نه به انتخابات سال 92 رسید و نه 96. اساسا برخی معتقدند که تغییر ساختار به همین راحتی نیست. از جمله آنها سعید حجاریان است. او جمهوری بدون رئیس جمهور را جمهوری نمی‌داند و توصیه می‌کند برای حل مساله «شورای نگهبان یک نفر را تایید صلاحیت کند و همه موظف شوند به او رای بدهند»

در مواجهه با این دو مقاله رسانه‌های اصولگرا به تکاپو افتادند. قالیبافی‌ها معتقدند اصلاح طلبان با طرح نام‌های رادیکال خود مانند محمدرضا خاتمی و معین به دنبال «گردن‌کلفتی» و «باج‌گیری» از نظام هستند. اما فرهیختگان می‌گوید:‌ «خود آنها خوب می‌دانند حضور یا عدم حضورشان خیلی تاثیری در مشارکت در انتخابات نداشته و سیستم هم به این تحلیل واقف است و حتما این متاع را به قیمت زیادی از آنها نخواهد خرید.»

صادق کوشکی گفته است: آقای عباس عبدی یادداشتی نوشته‌اند که احتمالا صرفا به خاطر زندگی در همین توهم است و بحث‌شان نه مبنای حقوقی دارد و نه با واقعیت‌ها سازگار ندارد.

چمران گفته: اصلاح‌طلبان می‌دانند شکست می‌خورند دنبال بهانه‌تراشی هستند/ تأیید یا عدم تأیید صلاحیت نامزد حداکثری آنها فرقی در نتیجه انتخابات ندارد.

ناصر ایمانی می‌گوید: حجاریان و عبدی بگونه‌ای صحبت نکنند که به شعور مردم توهین شود/ مسئولیت‌پذیر باشند و وضع اصلاحات را بدتر نکنند.

مجتبی شاکری می‌گوید: جایگاه کسانی که نظام را تمسخر می‌کنند، زباله‌دانی تاریخ است/ سرنوشت آنهایی که جلوی نظام می‌ایستند شکست است/ اصلاح‌طلبان از همه‌چیز عبور کرده‌اند و دچار توهم شده‌اند.

بیژن مقدم با بیان اینکه «اظهارات اخیر عبدی و حجاریان یک بازی سیاسی است» می‌گوید:‌ «نمی‌شود هر وقت دیدیم در انتخابات برنده نیستیم بگوییم که ساختار را بهم بزنید»

کیهان اما عصبانی شده وعنان اختیار قلم از دست داده می‌گوید: «آقای حجاریان و همفکران وی، به‌جای تمسخر مردم، باید درباره کارنامه دولتِ اصلاح‌طلبان به افکار عمومی پاسخگو باشند.»

روزنامه جوان هم نوشته که حجاریان با دیدن کارنامه دولت به «هجو‌گویی»‌ افتاده و راهی جز «لودگی» برایش باقی نمانده است.

مساله اصولگرایان اما این است که یا این شکاف را نمی‌بینند یا دوست دارند چشم‌هایشان را بر روی این شکاف ببندند. آلزایمر سیاسی آنها مانع از این است که سالهای پایانی دولت احمدی‌نژاد به یاد بیاورند و بدانند شکاف ساختاری مختص دولت اصلاحات و اعتدال‌گرا نیست و دولت محبوب احمدی‌نژاد را هم در بر می گیرد. آنها به یاد نمی‌آورند که احمدی‌نژاد می‌خواست مستقیم با‌ آمریکا و اوباما در نیویورک سال 91 مذاکره کند. اما در نقطه‌ای دیگر از دو کانال خارج از دولت (جلیلی و صالحی) با آمریکا مذاکره میشد و دولت او قدرت تصمیم گیری و دخالت نداشت. همان سالها بود که حاکمیت تمام قد در کنار رژیم بشار اسد ایستاد اما احمدی‌نژاد مخالف آن بود. این تازه دولتی بود که در سال 88 همه اصولگرایان یکدست و یکپارچه،‌ تمام قد حیثت و آبروخودشان را به پای رای آوردن او ریختند و برای ماندنش در قدرت حتی اعتراضات خیابانی را جمع کردند.

گمانه‌هایی که درباره واکنش‌های تند به مقاله عبدی و حجاریان طرح میشود میتواند اینگونه باشد:کیهانیون فکر می کنند با انکار موضوع صورت مساله را پاک می‌کنند و مردم به آن توجهی نمی‌کنند.اصولگرایان تصور می‌کنند با بیان اینکه اصلاح طلبان به دنبال باج‌گیری هستند می‌توانند مردم را به حضور در انتخابات قانع کنند.قالیباف فکر می‌کند اگر نخست وزیری احیا شود رویایش برای رسیدن به پاستور دود می شود.اما همه اینها یک طرف است و طرف دیگر اینکه شکاف ساختاری قابل انکار نیست. حتی اگر اصولگرایان خودشان را به خواب زده باشند، اکثریت مردم با عدم مشارکت در انتخابات سال 98 نشان دادند این شکاف را می‌فهمند و متوجه هستند که به مراحل بحرانی رسیده است. مهمتر از همه اینکه اصولگرایان با این واکنش‌های عصبی و هیجانی نشان دادند اتفاقا عباس عبدی و حجاریان دست روی نقطه مهم و حساسی گذاشته‌اند. /امتداد

[ سه شنبه چهارم شهریور ۱۳۹۹ ] [ 1:23 ] [ رادمهر ]
درباره وبلاگ

هرگز دلهره ی این را نداشته ام که مرا چگونه می شناسند و از من چه می گویند، زیرا نه به خودم اهمیت می دهم که وسوسه ی آن را داشته باشم که مرا درست بشناسند و نه به بینش و فهم عموم اعتقادی دارم که مرا چگونه خواهند دید و خواهند یافت، و همیشه به سرنوشت مردم می اندیشم نه نظرشا ن

دکتر علی شریعتی


لینک های مفید
امکانات وب