فلاحت نیوز
سیاسی "  فرهنگی " اجتماعی

 فلاحت نیوز " قدرت، امنیت، نظم، و ثبات  به عنوان موضوع اساسی فلسفه سیاسی و اندیشه سیاسی در قرن هفدهم مطرح شد. به گونه‏ای که فلسفه سیاسی و اندیشه سیاسی مدرن نقطه آغاز خود را قدرت، امنیت وثبات تشکیل می¬دهد که هابز بعنوان اولین فیلسوف دوران مدرن قدرت، امنیت، ثبات و نظم را نقطه آغاز اندیشه و سیستم فکری خود قرار داد. در اندیشه وی سامان سیاسی در قالب قدرت (دولت و حاکمیت) تمهیدی برای پایان ناامنی و شرارت ارائه شد. غایت حکومت و دولت در اندیشه¬ی این اندیشمند سیاسی تامین امنیت، نظم و ثبات حفظ جان و مال مردم تلقی می¬شود. هابز که در بحبوحه جنگ¬های داخلی بریتانیا و جنگ¬های سی ساله اروپا می زیست، کاملا از اهمیت قدرت در حفظ یک نظام پایدار سیاسی و پیامدهای وحشتناک فقدان قدرت کافی برای حکومت در تحقق بخشیدن به نظم و فرمانبرداری در جامعه آگاه بود. قدرت برای هابز، یک رابطه علی و معلولی بین یک نماینده دارای قدرت برای تأثیرگذاری و یک فرمانبر منفعل و متأثر از قدرت بود. نمایندگان درصدد توجیه خواسته¬های خود هستند. انسان، طبق نظر هابز در کتاب لویاتان (1651)، گرفتار یک میل بی وقفه و بی تاب به قدرت مستمر است که فقط با مرگ متوقف می شود. در یک حالت، طبیعیِ بدون وجود حکومت، چنین منازعه قدرتی منجر به ایجاد یک وضعیت جنگی بی وقفه خواهد شد. صرفا با ایجاد یک قدرت برتر مؤثر پادشاهی است که می¬توان به وضعیت طبیعی بی نظم پایان داد و صلح را مستقر کرد. مشروعیت، حق پادشاه برای حکومت بر پایه کارائی و تأثیری است که با آنچنان نظمی ایجاد و حفظ می شود. چنانچه فرمانروایی در اعمال قدرت کافی برای تأمین نظم کوتاهی نماید، مشروعیتش را از دست خواهد داد. از هابز عهد و پیمان¬ها بدون پشتوانه شمشیر (قدرت در قاب و شکل دولت و حکومت) تنها نمی¬تواند تامین امنیت ادمی را داشته باشد. اگر قدرتی کافی تأسیس نشود تا امنیت و نظم و ثبات را تأمین کند هرکس حقا برای کسب حق خود بر قدرت فردی خود تکیه می¬کند که این چنین هم خواهد کرد. و امنیت عمومی و بی¬ثباتی را بدنبال خواهد داشت. ثبات و امنیت و نظم فقط در قبال کسب قدرت حاکمه ممکن است. بنابراین امنیت، ثبات و صلح و ارامش در دولت و قدرت حاکمه تجلی پیدا می¬کند. هابز در باب نوع اعمال قدرت در شکل حکومت¬ها برای ثبات و امنیت که یک رابطه مستقیم با هم دارند توصیه خاصی نمی کند فقط معتقد است که هر دولتی باید در انجام کارکردهای خود کارا باشد. در اندیشه هابز، قدرت و اگذار شده به حاکم، قدرتی مطلق و نامحدود است، و تجزیه و تقسیم قدرت به منزله انحلال آن دانسته می¬شود و همچنین فقدان قدرت کافی در دست شهریار برای حفظ ثبات و امنیت کشور ناتوانی در اعمال قدرت حاکمه می داند. مبحث مهم دیگر شیوع عقاید خطرناک در بین مردم است در بین اینگونه عقاید این عقیده از همه خطرناک¬تر است که : ( هرکس و ناکسی به داوری نیک و بد باشد. بر اساس این عقیده¬¬ی نادرست مردم به نزاع و مشاجره در بین گرفتار می¬شوند و در خصوص اوامر و احکام دولت مجادله می کنند و سپس به دلخواه و رای خودشان از انها فرمان برداری یا سرپیچی می نمایند در نتیجه دولت دچار پریشانی و ناتوانی می¬گردد). بطورکلی طبق نظر هابز زمانی يک حاکميت مستقر می‌گردد که تعداد کثيری از افراد مطابق قراردادی واحد، با يکديگر توافق می‌کنند که حق نمايندگی را به آن اعطاء کنند تا بدين‌ترتيب از وضعيت طبيعی که وضعيت جنگ همه عليه همديگر است رهايی يابند پذيرش چنين فراقدرتی، در نهاد پادشاهی (لواياتان) نمايان می‌گردد که به تعبير هابر ضروری است که برای حل وضعيت طبيعی، قدرت سامان بخش در پيکره‌ پادشاه قرار داده شود. باید گفت باعث شگفتی است اگر مفهوم مدرن قدرت، با نماد دولت پيوند نداشته باشد. دولت به مثابه داور و قاضی، موجب قدرتی بود که می‌توانست به جنگ، خشونت و چپاول خاتمه بخشيده واين قبيل مبارزات و کينه‌های خصوصی را برنتابد. دولت و قدرت با کسب کار ويژه‌های قضائی و سلبی مقبول واقع شد. قدرت حاکمه، قانون و بازدارندگی سيستم بازنمايی قدرت را شکل دادند، که اين سيستم در دوره‌های بعد توسط نظريات حقوقی گسترش يافت. نظريه سياسی هرگز دست از سر دولت بعنوان عامل امنیت و ثبات برنداشته و از او سير نمی‌شود. و یک رابطه مستقیم با هم دارند در نتیجه باید گفت که قدرت (دولت و حاکمیت) و ثبات و امنیت رابطه ای پایدار را بدنبال هم در اندیشه هابز در نسبت با یکدیگر تعریف می¬شود.

[ دوشنبه پانزدهم خرداد ۱۳۹۶ ] [ 17:6 ] [ رادمهر ]
درباره وبلاگ

هرگز دلهره ی این را نداشته ام که مرا چگونه می شناسند و از من چه می گویند، زیرا نه به خودم اهمیت می دهم که وسوسه ی آن را داشته باشم که مرا درست بشناسند و نه به بینش و فهم عموم اعتقادی دارم که مرا چگونه خواهند دید و خواهند یافت، و همیشه به سرنوشت مردم می اندیشم نه نظرشا ن

دکتر علی شریعتی


لینک های مفید
امکانات وب