فلاحت نیوز : درسهایی از انتخاباتپژوهی برای کمپین روحانی در حوزهی اقتصاد "سروش معروضی
✅انتقاد از کارنامهی اقتصادی دولت بالا گرفته است، آن هم در بالاترین سطوح سیاسی. حرفشان را صریح می زنند، بعد هم کلمات را به دقت انتخاب و توییت میکنند. کنار هم قرار دادن سخنان محمدباقر قالیباف و ابراهیم رئیسی و سایر نامزدهای اصولگرا نشان می دهد در هفتههای منتهی به انتخابات جریان رسانهای هماهنگی با هدف نقد عملکرد دولت در حوزهی اقتصادی شکل گرفته است. به عقیدهی من، دولت در مقابله با این جریان رسانهای استراتژی بهینه را انتخاب نکرده است. این مطلب تلاشی برای دفاع از این مدعاست و در چهار بخش کوتاه تدوین شده است:
♻️۱) اقتصاد عنصری تعیین کننده در نتیجهی انتخابات است؛ ۲) آنچه مهم است درک رأیدهندگان از وقایع اقتصادی است، نه وقایع اقتصادی؛ ۳) حافظهی اقتصادی رأیدهندگان کوتاهمدت است؛ ۴) دولت با کارت احمدینژاد بازی میکند، پس استراتژی بهینه را انتخاب نکرده است.
✅1️⃣ اقتصاد عنصری تعیینکننده در نتیجهی انتخابات است:
✅تحقیقات آماری انجام گرفته از دههی ۱۹۷۰ به این سو نشان میدهد که مدلهای تجربی اقتصاددانان قدرت بالایی در توضیح رفتار رأیدهی مردم در انتخابات ریاست جمهوری دارند. برای مثال میتوان به مدل معروف رِی سی فِیر (Ray C. Fair)، استاد اقتصاد دانشگاه یِیل آمریکا، اشاره کرد که از میان ۲۵ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که از سال ۱۹۱۶ تا پیش از انتخابات اخیر برگزار شدند با متوسط خطای حدود ۳ درصد، سهم آرای هر یک از دو حزب دموکرات و جمهوریخواه را توضیح میدهد. از جمله شاخصهای اقتصادی که از نظر برخی محققان نقشی تعیینکننده در نتیجه ی انتخابات دارند میتوان به تورم، نرخ بیکاری و سرانهی درآمد قابل تصرف حقیقی اشاره کرد.
✅2️⃣آنچه مهم است درک رأیدهندگان از وقایع اقتصادی است، نه وقایع اقتصادی:
نکتهی قابل تأمل این است که تحقیقات اخیر نشان میدهد که برای توضیح رفتار رأیدهی مردم نباید تنها به بررسی شاخصهای اقتصادی اکتفا کرد، بلکه باید دید که مردم چه درکی از این شاخصهای اقتصادی دارند. این نکته مبتنی بر یک استدلال ساده است: مردم با وقایع اقتصادی زندگی نمیکنند، بلکه با درک خود از وقایع اقتصادی زندگی میکنند و تصمیم میگیرند. به عبارتی دیگر، افراد با درکی که از شاخصی مانند نرخ بیکاری دارند به پای صندوقهای رأی میروند و درک آنها از این شاخص اقتصادی خاص ممکن است بیش از مقدار حقیقی آن یا کمتر از آن باشد. مطابق با تحقیقی که در سال ۲۰۰۶ در دانشگاه آیووا آمریکا صورت گرفت، درک شهروندان آمریکا و انگلستان از شاخصهای اقتصادی قرابت بالایی با اعداد واقعی آنها دارد. با این حال مشخص نیست که بتوان گفت این امر در خصوص شهروندان ایرانی نیز صادق است. به هر صورت تأکید بر نقش «ادراک رأیدهندگان از شاخصهای اقتصادی» و نه فقط «شاخصهای اقتصادی» متضمن این نکته است که رسانههایی که به فعالیتهای تبلیغاتی در حمایت یا نقد از عملکرد اقتصادی دولت مشغولند، نقش مهمی در نتیجهی انتخابات پیش رو خواهند داشت.
✅3️⃣ حافظهی اقتصادی رأیدهندگان کوتاه مدت است:
✅به گفتهی پژوهشگران هر چه به تاریخ انتخابات نزدیکتر میشویم، تأثیر شاخصهای اقتصادی بر نتیجهی انتخابات بیشتر می شود. به تعبیر دقیقتر، ششماه تا یک سال منتهی به انتخابات حیاتیترین زمان برای دولتهاست تا شاخصهای اقتصادی خود را در وضعیت مطلوبی نگه دارند. دلیلش روشن است: رأیدهندگان فراموشکارند، و ادراک اقتصادی آنها بیشتر مبتنی بر «عملکرد اخیر» دولت در حوزهی اقتصادی است و نه کل دورهی چهارسالهی آن. این ادعا چندان هم عجیب نیست و مدتهاست که سیاستمداران هم از چنین یافتههای آکادمیکی آگاه هستند. مثال سادهی آن پخش سیبزمینی و طرح بحث سهام عدالت، و مثال سخت آن فشار آوردن بر رئیس بانک مرکزی برای اجرای سیاستهای انبساطی پولی در نزدیکی ایام انتخابات است که اولی توسط احمدینژاد انجام شد و دومی توسط نیکسون در سال ۱۹۷۲